متن شعری که آقای رحمان زارع از شاعران شیرازی در همایش«کدام استقلال ؟ کدام پیروزی ؟ » در شب یکشنبه دهم خرداد در مسجد امتیاز شیراز خواندند.
گفته بودي ما چرا دلواپسيم؟
از كدامين ماجرا دلواپسيم؟
گاهي از آن نامه هاي بي سلام
گاهي از خواب شما دلواپسيم
گاهي از تكرار تلخ جام زهر
گه ز دود فتنه ها دلواپسيم
گاهي از اين خاطرات ناگهان
گه ز زنگ نا به جا دلواپسيم
بي تعارف از كليدي كه كند
در به روي خصم ، وا ، دلواپسيم
ما ز حيلت هاي مرد با ادب
دام ظله او با ما دلواپسيم
نافش او با دبه در کردن برید
زین سبب از دبه ها دلواپسیم
ازقدمهايي صميمي مانه تر
در زمين كدخدا دلواپسيم
از گدايان غنيمت روز فتح
فاتحان بي فتا دلواپسيم
بدرها را با احدها تا زدن
برد را با باخت ها دلواپسيم
زاعتماد بيشتر از حد خوشِ
خوش لقا بر اشقيا دلواپسيم
تركمانچايش اگر در ياد نيست
عهد هشتاد و دو را دلواپسيم
ما كه نامحرم تر از خصميم از
فكت شيت در خفا دلواپسيم
بي سواديم از نگاهش باز اگر
از سواد بي زكي دلواپسيم
تا دل آقاي ما دلواپس است
ما مريدان دائمآ دلواپسيم
ما براي سيّد دورانمان
چون زهير كربلا دلواپسيم
***
ما نه از تحریم ها دلواپسیم
ما نه از تهدید ها دلواپسیم
ما علی داریم و یک یک رستمیم
کی ز دیو و اژدها دلواپسیم؟
ناخدامان تا خدامان می برد
ما کجا از کدخدا دلواپسیم ؟
شیرمردانیم در روز نبرد
کی ز سگ های رها دلواپسیم ؟
***
ذوالفقاران ، فاتحان خیبریم
تیغ بران مطیع رهبریم
گر دهد فرمان نماز ظهر را
جمعه در حیفا به جا می آوریم
***
پاگذارد خصم در ایران من
تا کند تفتیش ، ناموس وطن
مرگ خوشتر باشد از این زندگی
ننگ بر ما گر بماند جان به تن
***
حق به ما جان داده جانبازی کنیم
با شهادت ما سرافرازی کنیم
تا که سیمای شهیدان پیش روست
ننگ باشد سپر اندازی کنیم
***
ای دو صد ساله دهانت بوی شیر
می دهد در پیش این قوم دلیر
گر خطایی سر زند کاری کنیم
آرزویت مرگ گردد ای شریر
***
پهلوان کوچه ی خالی ز یل
سن اگر مردن منه ساری د گل
شیر میدان خیالاتی و لاف
شیر میدان نبردیم و عمل
***
جان ما بازوی امر رهبر است
خشم ما از بمب ویرانگر تر است
ما اتم لازم نداریم ای عدو
قدرت ما حجت بن العسکر است.
شاعر : رحمان زارع