خاطرات شخصی و سیاسی احمدی نژاد «5»

احمدی نژادگروه سیاسی گویدا / خاطرات شخصی و سیاسی احمدی نژاد «5»

دکـتر عـادت دارد وقتى با کـودکى ملاقات مى کند، دست روى قلب کودک مى گذارد و دعایى را زمزمه مى کند. بعد یک هدیه به او مى دهد.از یک شکلات گرفته تا یک دانه پسته!
***
در سفرهـاى استانى رسم بر این است که به محض ورود به هر شهرى،فرزند شهید یا کودک خردسالى به دکتر خیر مقدم مى گوید.


آقاى دکتـر هم به تناسب در گوش آنها چیزى مى گوید که شاد مى شوند. برخورد دکتر باعث مى شود ابهت رئیس جمهور به یک رفاقت تبدیل شود.
۹۲
رفتـار دکتر با کـودکان و نوجــوانانى که ایشان را از نزدیک مى بینند، آن قدر برایشان جذاب و به یاد ماندنى است که رفتار و گفتار او را به عنوان الگو ى خودشان قرار مى دهند.
یک بار نوجـوانى به دکتر نامه نوشته بود که من تمام دیوار هاى اتاقم را پر از عکس شما کرده ام به امید روزى که بتوانم دوباره در شهـرمان شما را از نزدیک ببینم.
از دکتر هم یک هدیه به عنوان یاد گارى خواسته بود که من به عنوان منشى مخصوص دکتر برایش به دستور ایشان یک جلد دیوان حافظ فرستادم.
۹۳
از زمانى که تشکلمان را راه انداخته بودیم، تا آن زمان یعنى سال۱۳۷۷، اغلب سیاسیون را از هر جناحى به جلساتمان دعوت کرده، پاى حرف هایشان نشسته بودیم. 
تنها چیزى که در این چند سال دستمان آمده بود این بود که عالم سیاست یعنى عالم دروغ و ریا و فریب.
دیگر برایمان یقینى شده بود که نمى توان از بین سیاسیون کسى را به عنوان الگویى که پایبند به اخلاقیات باشد، پیدا کرد.
با این حال به جلساتمان ادامه مى دادیم. 
تا اینکه یک بار دکتر آمد و برایمان سخنرانى کرد. 
صحبت هاى او، باز تعریف اندیشه ى سیاسى ما درخصوص سیاسیون بود.
هنوز در کشور بودند مردان سیاستى که دیانتشان عین سیاست وسیاستشان عین دیانتشان است.
۹۴
دکترحساسیت خاصى به پرداختِ خُمس داراییش دارد. و براى خودش سال خُمسى دارد.
هر سال، یک روز جمعـه، دکتر و همـسرش از صبـح تا شب مى نشـینند و خُمس آن سال راحساب – کتاب مى کنند.
حتى اگر یک کیلو برنج اضـافى هم باشد، آن را هم حساب مى کنند. 
بعد مبلغ خُمس را مى فرستند دفتر مقام معظم رهبرى.
بچه هایش هم وقتى هر کدام به صورت ساعتى، در مدرسه اى شروع به تدریس کردند و حقوق بگیر شدند، از آنها خواست براى خودشان سال خُمسى تعیین کنند.
۹۵
دکتر علاوه بر پرهیز از مال و لقمه ى حرام،از مال شُبهه ناک هم پرهیز مى کند.
در مهمانى هاى رسـمى داخل و خـارج کشـور طورى با غذا و سالاد بازى مى کـند که اطرافیان متوجه نشده و ناراحت نشوند.
۹۶
سفارشش به بچه هایش همیشه این است که اگر جایى دوستانتان مى خواهند مهمانتان کنند،شما پول خودتان را خودتان بدهید.اگرخواستید، دوستانتان را هم مهمان کنید، وسعی کنید کسى مهمانتان نکند.
۹۷
دکتر در عین حالى که حواسش به بچه هایش بود، از آن پدرهایى هم نبود که زیاد توى نخ کارهاى بچه هایش برود.
به قول پسر کوچکش على رضا : پدر محدوده ى فرضى برایمان تعیین مى کرد. 
خط قرمزها را به ما مى شناساند. ما خودمان مى دانستیم چه مسیرى را باید برویم.  و تاچه حدودى.
۹۸
دکتر بچه هایش را طورى بار آورده که وقتى براى دیدن پدرشان به دفتر رئیس جمهور مى آیند، ما کارمند هاى دفتر، حتى یک فنجان چایى نمى توانیم به آنها بخورانیم.
چند بار هم دیدم که وقتى از تلویزیون آهنگ هاى خاصى پخش مى شود سریع خاموشش مى کنند. 
نسبت به صحبت هایى هم که مى کنند فوق العاده مراقبند.
۹۹
همسر دکتر از ابتداى زندگى مشترکشان همواره همراه خوبى براى او بوده.
درزمان فرماندارى در ماکو به همراه معاونانش، سه خانواده با هم در یک خانه زندگى مى کردند. 
به خاطر رعایت بحث محرم و نامحرم خانه را با پرده هاى ضخیم به چند قسمت تقسیم کرده بودند تا خانمها راحت باشند.
۱۰۰

آقایان سران نظام که براى بازدید به اردبیل مى آمدند، چون اردبیل مکانى براى اسکان آنها نداشت، و تنها هتل شهر هم پذیراىِ عموم مردم بود، دکتر آنها را به خانه ى خودش مى برد و در خانه اش از آنها پذیرایى مى کرد. 
در این مدت هم خانواده به خانه ى آشناها مى رفتند تا مهمانها راحت باشند.
۱۰۱
خانواده ى دکتر علاقه ى زیادى به همدیگر دارند. 
اغلب سفرهاى سیاحتى- تفریحى دکتر به همراه خانواده اش بوده است. 
در خانه ى دکتر از ابتدا رسم بر این بوده که غـذا را دور هم بخورند. 
اگر امکان آمـدن دکتر براى وعده ى ناهار در روزهایى که مادرِ دکتر به خانه شان مى آید، باشد، صبرمى کنند تا ایشان بیاید.
شب هایى هم که دکتر به خانه اش مى رود، حتى اگر ۱ نصف شب هم باشد، خانواده صبر مى کنند تا پدر بیاید و بعد دور هم شام بخورند.
۱۰۲
در استاندارى ها وقتى براى ناهار یا شام سفره پهن مى کنند، دکتر تا بین همه غذا توزیع نشود،
لب به غذا نمى زند. 
تا همه ى کسانى هم که سر سفره هستند،غذا نخورند،حتى اگر غذاى خودش تمام شده باشد، از سر سفره بلند نمى شود.
۱۰۳
دکتر وقتى به خانه مى رسد، چون معمولا”دیر وقت است،بعد از غذا بلافاصله استراحت مى کند تا نماز صبح.
بعد از نماز صبح دیگر نمى خوابد تا ۱-۱۲ نصفه شب
کل زمان استراحت دکتر درطول روز ۵ الى ۶ ساعت است.
با وجود جثه ى ضعیفى که دارد، کارمندهاى دفترش در مقابل توان و انرژى بالاى دکتر کم مى آورند.
۱۰۴
دکتر بین غذا ها قورمه سبزى و آش را خیلى دوست دارد.
چون دستپخت خوبى دارد ، خودش هم این غذاها را آن موقع که فرصت داشت، درست مى کرد.
ماه رمضان، بعضی از جمعه ها و روزهایى که روزه باشد، سرسفره شان آش دارند.
۱۰۵
یکى از وزرایى که در خیابان پاستور و در همسایگى دکتر زندگى مى کند، تعریف مى کرد:
یکى از جمعه هاى ماه رمضان بود. دم افطار در زدند. آیفون را که برداشتم، دیدم دکتر پشت در است.
رفتم دم در.یک کاسه آش دستش بود.گفت دستپخت خودش است. ظاهرا براى بقیه ى همسایه ها هم برده بود!
۱۰۶
دکتر کم مى خورد.کم مى خوابد. امّا انرژى فوق العاده بالایى دارد.
در سفرها ى کارى گاهى پیش مى آید که ساعت هاى طولانى گرسنگى مى کشند.
همه ى اطرافیان کم مى آورند و مى افتند. امّا دکتر همچنان سرپاست.
همه ى این توانمندى ها را دکتر از دوران جوانى و خودسازى هایى که در آن دوران انجام داده دارد.
۱۰۷
مهندس فتاح؛وزیر نیرو مى گفت : جلسات هیئت دولت معمولا”۸-۷ ساعت ودر سفرهای استانی گاهی تا ۳- ۲بعد از نصفه شب طول مى کشد. 
تنها کسى که در تمام این مدت حتى چند دقیقه هم حواسش از جلسه منحرف نشده و به تمام موضوعات مطرح شده توجه نشان مى دهد،خود دکتر است.
ما؛وزرا اگر صحبت ها ارتباطى با کارمان نداشته باشد، یا با هم صحبت مى کنیم. و یا حتى با اجازه ى دکتر دقایقى جلسه را ترک مى کنیم. 
اما دکتر پر انرژى و بدون کوچک ترین ابراز خستگى تا به آخر جلسه را اداره مى کند.
ما وزراء در طول این چهار سال یک بارهم ندیدیم دکتر در طول جلسات حتى اگر تا دیر وقت هم طول بکشد،ولو با یک خمیازه اظهار خستگی کند.
۱۰۸
در سفرهاى خارجى، دکتر برنامه ها را آن قدر فشرده مى چیند که حتى زمانى براى استراحت و رفع خستگى ندارد، چه رسد به این که براى بازدید از جاهاى دیدنى آن کشور برود.
۱۰۹
در سفر دکتر به نیویورک،خبرنگار از ایشان پرسیده بود: امریکا را چه طور دیدید؟
دکتر گفته بود: ما از مسیر خاصى رفت و آمد مى کردیم. با مردم برخورد نداشتیم.
صبح تا شب هم با مقامات و شخصیت هاى مختلف جلسه داشتیم و امکان برقرارى ارتباط میسر نشد.
خبرنگار با تبختر به دکتر گفته بود: بالاخره شما برج ها و ساختمان ها را که دیدید!
دکتر هم جواب داده بود: اینها که چیز مهمى نیست. همه اش آهن و بتن است. ما به اینها شهر نمی گوییم.ما به رابطه ى بین آدمها،مدنیّت و شهر مى گوییم!
۱۱۰
سفر دکتر به آمریکا در ماه رمضان بود. دکتر و چند نفر از وزرا و نمایندگان، چون دائم السفر هستند، در طول سفر، در هواپیما، روزه بودند.
چون زمین مى چرخد و شب و روزجا به جا مى شود، روزه شان ۲۳ ساعت طول کشید!
۱۱۱
دکتر عادت به خوردن غذاهاى کنسروى ندارد. اهل سوسیس، کالباس و کلا”غذاهاى آماده هم نیست.
در سفر به نیویورک، روزه اش را با غذاهاى حاضرى مثل نان و پنیر و… مى گرفت.
در طول چند روز حضورش در آنجا به خاطر فشردگى برنامه هایش، گاهى تا ساعت ها بعد از زمان افطار، فرصت خوردن همان نان و پنیر را هم نداشت.
۱۱۲
زمانى که دکتر براى سخنرانى به دانشگاه کلمبیاى آمریکا رفته بود، رئیس دانشگاه و دانشجویان که گویا از قبل هماهنگ کرده بودند، شروع به اهانت به دکتر و جمهورى اسلامى کردند.
امّا دکتر صبور و آرام بدون هیچ واکنشى نشسته بود. فقط گاهی لبخند کمرنگی روی لبهایش دیده می شد.
وقتى شروع به سخنرانى کرد. فضاى حاکم بر جلسه کاملا” عوض شد.
دانشجویان آن قدر تحت تأثیر قرار گرفتند که بعد از برخى پاسخ هاى دکتر به سؤالات، ایشان را تشویق کردند.
و در اواسط برنامه ى سخنرانى و پرسش و پاسخ هم،علیه رئیس دانشگاه شعار دادند.
بعد از اتمام مراسم، همراهان از دکتر علت لبخندش را پرسیدند،گفت: آن لحظاتی که رئیس  دانشگاه به جمهوری اسلامی اهانت می کرد،با خودم فکرمی کردم، امام زمان (عج)، چطور می خواهی حال اینها را بگیری؟!
۱۱۳
بعد از سخنرانى دکتر در دانشگاه کلمبیا، چندین نفر از اهالى آمریکا به نشانه ی تشکر براى دکتر گل فرستادند.
اسمهایشان را روى گلدان هاى گل اهدایى نوشته بودند که از شهروندان آمریکایى هستند.
چندین نفر حضورى آمدند و از صبر و متانت و خود نگه دارى دکتر در آنجا و از جواب هاى سنجیده اى که به سؤالات دانشجویان داده بود، تشکر کردند.
چند نفر از ایرانیان مقیم آنجا هم آمدند. از دکتر تشکر کردندکه ایرانى ها را در آنجا سربلند کرده. و افتخار مى کردند که احمدى نژاد رئیس جمهورشان است.
حتى چند نفر از ایرانى هایى که مى گفتند سالها قبل مهاجرت کرده و به اینجا آمده اند و مخالف جمهورى اسلامى بودند، براى تشکر آمده بودند.
جمعى از اساتید دانشگاه کلمبیا هم در نامه اى از رفتار رئیس دانشگاه با دکتر عذرخواهى کردندـ

۱۱۴
بعد از نیویورک دکتر به بولیوى رفت. در شهرى که هواپیما فرود آمده بود، مردم به صورت خودجوش از دکتر استقبال گرمى کردند. 
از آنجا با یک هواپیماى داخلى به پایتخت بولیوى رفت.
بعداز برنامه اى که به خاطر آن برنامه، دکتر به بولیوى رفته بود، ظهر دکتر به فرودگاه شهرى که هواپیماى ایران آنجا فرود آمده بود. برگشت. از آنجا به کاراکاس رفت.
دکتر دو ساعت با چاوز جلسه داشت.بعد از دو-سه ساعت برگشت به سمت ایران و تهران. 
یعنى دکتر سه برنامه ى سفر را در یک روز انجام داد.
۱۱۵
سفر دکتر به ایتالیا فقط ۱۵ ساعت طول کشید و به کشورهاى آمریکاى جنوبى فقط ۸۴ ساعت.
که ۴۴ ساعت آن را در هواپیما و در حال پرواز بودند.
ما، بچه هاى تشریفات به شوخى به هم مى گوییم:سفرهاى دکتر به کشورهاى خارجى آن قدر کوتاه مدّت امّا مفید و ارزشمند است که باید در کتاب رکوردهاى “گینس” ثبت شود.
۱۱۶
براى بار اول که رفته بود نیویورک، دو دست کت و شلوار بیشتر به همراه نداشت. 
کت و شلوارتیره که رنگ و رو رفته بود و روشن. 
در پروتکل تشریفات و به خصوص آمریکایى،رنگ لباس مقامات باید تیره باشد و رنگ روشن نمى پوشند.
دکتر با کت و شلوار رنگ روشن رفت در مجمع عمومى سازمان ملل و سخنرانى تاریخى ایراد کرده سازمان ملل را با این سوأل که اگر کشورى از یکى از این ۵ عضوى که در شوراى امنیت حق وتو دارند، شکایت داشته باشد، به کجا باید مراجعه کند ، به محاکمه کشید.
تحلیل رسانه هاى آمریکا این بود که دکتر براى مقابله با سازمان ملل و به خاطر اینکه خلاف جریان آب شنا کند، برخلاف تمام رؤساى جمهور، چنین پوششى داشته!
۱۱۷
دکتر که به سازمان مـلل رفـته بود، یکى از ســران کشورها که علاقه داشت خـود را  مهم و بزرگ جلــوه دهد،برایش پیغام فرستاد که منتظر اوست.
رسم او، این است که تـمام رؤساى جمهور را که تمایل به دیدارشان دارد، به حضور مى طلبد دکتر به فرستاده ى او گفت : من هم منتظر ایشان هستم.
او دوباره پیغام فرستاد که تا ساعت ۹ بیشتر در مقر سازمان ملل نیست.
دکتر هم جواب داد که وقت ملاقات هایش پر است و بعد از آن هم مى رود فرودگاه براى پرواز به تهران …. بالاخره آن آقا تسلیم شد و…. آمد دیدن دکتر احمــدى نژاد!
۱۱۸
درجنگ ۳۳ روزه ى حزب ا…با رژیم اشغالگرقدس، فرانسه با وجود حمایتش از رژیم صهیونیستی، به خاطر منافعى که در لبنان دارد،در خواست مذاکره با ایران براى حل بحران در جنوب لبنان را داد.
ایران هنوز به درخواست مذاکره پاسخى نداده بود که فرانسه به دلیل برترى رژیم صهیونیستى در هفته ى اوّل جنگ،درخواستش را پس گرفت و مذاکره را لغو کرد.
هفته ى دوم جنگ، اوضاع به نفع حزب ا… و به ضرر صهیونیست ها شد.
فرانسوى ها باز پیشنهاد مذاکره را با ایران مطرح کردند.
دکتر که در قضیه ى اهانت رئیس جمهور فرانسه به رئیس جمهور اسبق ایران، از تکبر دولت فرانسه در قبال جمهورى اسلامى ناراحت بود،به دستگاه دیپلماسى دستور داد بگویند فعلا”وقت نداریم.
با این حال با حساسیت، پى گیر مقاومت هاى حزب ا… در جنگ بود.
هفته ى سوم که به جنگ همچنان به نفع حزب ا… پیش مى رفت،دولت فرانسه به صورت مکتوب درخواستش را تکرار کرد.
دکتر گفت بگویید ما درگیر سفر استانى هستیم.
هفته ى چهارم که باز هم به لطف خدا حزب ا… طرف غالب جنگ بود،فرانسوى ها ضمن ارسال در خواست کتبى با لحن خواهش و التماس گفتند، در سطح بین المللى تحت فشارند وآبرویشان در خطر است.چرا ایران حاضر به مذاکره نیست.
وسؤال پرسیده بودند که: مقامات ایران قصد تحقیر ما را دارند؟!
دکتر وقتى طرف فرانسوى با این لحن درخواستش را تکرار کرده بود،به دستگاه دیپلماسى خارجى دستور داده بود موضوع، اهداف و برنامه هاى مذاکره را براى انجام مذاکره به طرف فرانسوى ابلاغ کند.
۱۱۹
در دیپلماسى خارجى تمام حرکات و رفتارهاى دو طرف معنى و مفهومى دارد.
ازبستن بند کفش در حضور طرف مقابل گرفته تا اینکه به محض ملاقات طرف مقابل تو به سمت او بروى یا او به سمت تو بیاید.
دکتر با زیرکى خاصى حواسش به همه ى این مسائل هست. و این مسائل را کاملا رعایت مى کند. 
اینکه مى ایستد تا فرستادگان ، سفرا یا مهمانهاى خارجى به حضورش بروند و خود ابتدا به ساکن به سمت شان نمى رود.نشان دهنده ى قدرت رئیس جمهورى ایران اسلامى است.
۱۲۰ 
مراسم استقبال از رئیس جمهور یکى از کشورها بود. آن روز هوا بارانى بود. باد شدیدى هم مى آمد.
بچه هاى تشریفات فرش قرمز مخصوص را با واشر هاى مخصوص به میخ ها محکم کردند.اما واشر کِافى نبود.
به ناچار با پلاستیک فرش را به میخ ها محکم کردیم. ومراسم مثل همیشه در داخل محوطه انجام شد.
حتى فکرش را هم نمى کردیم دکتر در این شرایط آب و هوایى و در جریان استقبال از آن رئیس جمهور که اولین بار بود در دوره ى ریاست جمهورى دکتر به ایران مى آمد،
آن قدر به اوضاع تسلط داشته باشد که این پلاستیک ها را ببیند. 
بعد از مراسم دکتر مرا خواست و توبیخم کرد که چرا با پلاستیک فرش را به میخ ها وصل کرده بودید. 
ممکن است آن رئیس جمهور فکرکند ما براى او شأنیتى را که باید قائل نشدیم!

5 1 1 1 1 1 Rating 5.00 (1 Vote)
GRID LIST
موفقیت
گنج
طلاق
شوهرداری
ازدواج
Thursday, 13 February 2025
الخميس, ۱۴ شعبان ۱۴۴۶
پنجشنبه, ۲۵ بهمن ۱۴۰۳

Please publish modules in offcanvas position.