آيا هنوز مي شود مثل سلمان شد؟
میرزا احمد آشتیانی فقیه و فیلسوف شیعی امامی، چهارمین و کوچکترین فرزند میرزا حسن مجتهد آشتیانی، فقیه سرشناس روزگار ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه قاجار، به سال 1300 هجری قمری در تهران دیده به جهان گشود و پس از پایان تحصیل مقدمات عربی و ادبیات فارسی، به خواندن سطوح فقه و اصول در خدمت پدر خود پرداخت و بعد از درگذشت وی (1319 ق/ 1901 م)، تحصیلات خویش را نزد علمای دیگر مانند سیدمحمد یزدی، میرزاهاشم رشتی، حکیم کرمانشاهی و ... دنبال کرد و آنگاه در مدرسه سپهسالار به تدریس معقول و منقول مشغول شد.
در 1340 قمری رهسپار نجف اشرف گشت و افزون بر کسب فیض از محضر استادانی چون علامه نائینی و آقا ضیاءالدین عراقی، خود نیز مجلس درس فلسفه دایر ساخت، در 1350 قمری به ایران برگشت و بقیه عمر را در تهران به تدریس فقه و اصول و علوم عقلی، تألیف کتاب و ارشاد مردم گذراند. وی هنگام وفات متصدی مدرسه علمیه «مروی» بزرگترین حوزه علمیه تهران بود.
میرزا احمد افزون بر احاطه بر علوم عقلی و نقلی، در پزشکی قدیم و دانشهای قدیم و دانشهای ریاضی نیز دستی داشت. خط را بسیار زیبا مینوشت و با تخلص «واله» شعر میسرود، وی عارفی خلیق، متواضع، سلیم النفس، متعبد و مثل اعلای پارسایی بود. میرزا احمد از پنج تن از مراجع زمان گواهی اجتهاد داشت، از جمله شاگردان وی میتوان به سیدجلالالدین آشتیانى و علامه حسن حسنزاده آملى اشاره کرد.
ثمره ازدواج ایشان دو پسر و چهار دختر بود. آیت الله آشتیانی روز سه شنبه سوم تیر ماه 1354 مصادف با چهاردهم جمادیالثانی 1359 هجری قمری در 95 سالگی پس از حدود 80 سال تعلیم و تعلم و تربیت انسان ها و خدمت به اسلام و مسلمانان چشم از جهان فرو بست، سرانجام پیکر مطهر ایشان در مقبره خانوادگیشان در صحن حرم حضرت عبدالعظیم به خاک سپرده شد.
*راه سلمان شدن به روایت استاد اخلاق طهران قدیم
استاد عبدالله فاطمینیا در کتاب «نکتهها از گفتهها» درباره این عارف بالله این چنین مینویسد: آیتالله آمیرزا احمد آشتیانی شاگرد بلافصل آمیرزا هاشم بوده است، اینها بزرگانی بودهاند که زمانه از آوردن اینها عقیم است!
علمای تهران و بزرگان وقتی به حضور آمیرزا احمد میرسیدند دستش که سهل است، میخواستند پایش را ببوسند!
ایشان فیلسوف، مجتهد، عارف و جامع همه علوم و فنون اسلام و نمونهای از زهد و تقوی و پاکی بود؛ تمام زندگیاش کرامت بود!
روزی شخصی در مجلسی از آیتالله میرزا احمد آشتیانی میپرسد: آیا در این زمان، راه سلمان شدن باز است؟!
این سؤال بسیار سؤال مهمی است، یعنی آیا راه کمال در این عصر برای افراد مفتوح است، آیا میشود به مقام معرفت کامل و درجات سلمان هم رسید؟!
ایشان سکوت و تأمل پرمعنایی کردند، سپس فرمودند: بلی! راه سلمان شدن، باز است.
این فرمایش ایشان که از روی حقیقت و متن واقعی سخن میگوید، بشارت بسیار بزرگی است برای همه جوانها، برای همه مشتاقان کمال که راه بسته نیست، همت و تلاش میخواهد!
*میرزا احمد آشتیانی و کتاب «هدیه احمدیه»
از آیتالله میرزا احمد آشتیانی کتاب دعایی به نام «رساله هدیه احمدیه» به یادگار مانده است، درباره نامگذاری این کتاب نقل کردهاند:
زمانی که آیتالله حاج میرزا احمد آشتیانی در فکر نامگذاری جزوه احمدیه بود، سیدی ناشناس وارد منزل شد، پس از احوالپرسی فرمودند :شنیدم کتاب دعایی مرقوم داشتهاید، آن را گرفت و پس از ملاحظه فرمود: نام آن را هدیه احمدیه بگذارید و بعد از اتاق خارج شد.
از آنجا که کسی از تدوین آن کتاب اطلاعی نداشت، مرحوم آقا میرزا احمد آشتیانی بسیار متعجب شد، از مستخدمین منزل پرسید: این آقا کجا رفت؟ گفتند: ما کسی را ندیدیم وارد شود که حالا بدانیم کی خارج شده است!
به گزارش فارس، این رساله که درباره ادعیه است، عناوینی نظیر جهت آمرزش گناهان، جهت محفوظ ماندن بنا، جهت وسعت رزق، جهت وسعت رزق، جهت رفع مرض، جهت محفوظ ماندن از شر دشمن، جهت دفع بلا، جهت محفوظ ماندن از شر جن و انس و حیوان و شر دزد، جهت دفع شر شخص، جهت دفع هر دشمن، جهت عاقبت به خیر شدن و با دین کامل از دنیا رفتن، دعای نور، جهت ادای قرض، دعای مستجاب برای رفع هم و غم، دعای منسوب به امام حسین(ع) جهت گشایش کارها و زیارت وارث در خود جای داده است.