به گزارش سرویس فرهنگی جام نیوز، در جامعه امروزی اشتغال زنان به عنوان فروشنده در بخش های مختلف پذیرفته شده است. زنان بسیاری به دلایل مختلف همچون مشکلات اقتصادی، به دست آوردن استقلال مالی در خانواده، حضور در اجتماع و میان مردم بودن و… به این شغل روی آوردند. جامعه نیز از زنها به خاطر قبول دستمزدهای ناچیز، مطالبه نکردن مزایا و حقوق قانونی و همچنین جلب مشتری به واسطه برقراری ارتباط مؤثرتر نسبت به مردها_ البته در بسیاری موارد به خاطر جذابیتهای زنانه_ استقبال بیشتری میکند.
این در حالی است که اغلب خانمهای فروشنده نسبت به شغل شان احساس نارضایتی و بیعلاقگی میکنند و از اینکه به اجبار ساعتهای طولانی از عمر گرانمایه خود را بدون برخورداری از حداقل حقوق کاری همچون بیمه و بازنشستگی صرف شغل فروشندگی میکنند، شکایت دارند. در این نوشتار به بررسی برخی از مشکلات این قشر می پردازیم.
۱- ساعت های کار طولانی
بهطور معمول، فروشگاهها در دو نوبت کاری صبح و عصر مشغول به فعالیت هستند. اغلب زنان فروشنده، بین ساعت هفت صبح الی دو عصر و از چهار عصر تا ده شب در محل کار خود حاضر هستند. البته این ساعتهای کاری بسته به فصل و شرایط زمانی متغیر است، اما به صورت میانگین در همین بازه قرار دارد. بیشتر زنان فروشنده بین ده تا ۱۲ ساعت در روز کار میکنند. در ایام تعطیل، در شهرهای توریستی، ایام ویژهای مانند شب عید و غیره این ساعت کاری افزایش مییابد. با وجود اینکه طبق ماده ۵۷ قانون کار، جمع ساعات کار در چهار هفته نباید از ۱۷۶ ساعت تجاوز کند، اما از آنجا که زنان فروشنده فاقد قرارداد کاری هستند این قانون شامل حالشان نمی شود.
(پ.ا ) در یک کتابفروشی در میدان انقلاب مشغول به کار است. او ورود خودش را به این حرفه کاملاً تصادفی میداند و از حرفهاش به دلیل اینکه با قشر فرهنگی جامعه در ارتباط است، احساس رضایت نسبی میکند. فروشنده جوان به طور متوسط ۱۲ ساعت در روز کار میکند و از بیمه و درآمد نسبتاً مناسبی هم برخوردار است. البته او با ساعت طولانی کارش مشکل دارد. پ.ا محیط امن و سالم کاری و فضای فرهنگی حاکم بر محل کارش را مهمتر از هر گونه حقوق و مزایا میداند و به دلیل تعلق خاطر به چنین محیطهایی به راحتی مشکلات این شغل را از سر میگذراند.
۲- نداشتن اوقات فراغت
اغلب زنان فروشنده به دلیل ساعات زیاد کاری نمی توانند مانند دیگر زنان اوقات فراغتی داشته باشند و معمولا از فعالیت های چون ورزش، مطالعه، مسافرت و گذراندن لحظاتی در کنار دوستان و خانواده محروم هستند.
(ب.ف) در یک پاساژ فروشنده عطر است. او درباره ساعت کاری خود میگوید: «ساعت کار من صبح از ساعت ده تا حول و حوش یک، یک و نیم است. عصرها هم از ساعت پنج تا ساعت ده شب. آخر وقت تا حساب روز را تسویه کنیم و مغازه را ببندیم ساعت ده و نیم میشود.»
او در مورد اوقات فراغت خود می گوید: «شبها که به خانه میروم فقط وقت میکنم غذا بخورم و بخوابم. چون ظهرها حوصله رفتن به خانه را ندارم در مغازه میمانم. لب تاپم را با خودم میآورم و بعد از خوردن غذا فیلم میبینم. در طول روز بعضی وقتها آهنگ گوش میکنم.» وقتی از او در مورد ورزش و آخرین کتابی که مطالعه کرده سوال شد با خنده گفت: «ورزش که لازم نیست. من از صبح تا شب روی پاهایم میایستم، خودش ورزش است. کتاب را یادم نیست. راستش خیلی وقت است فرصت کتاب خواندن نداشتهام.»
۳- حقوق پایین
با وجود آنکه بسیاری از زنان فروشنده به صورت ثابت در دو نوبت صبح و عصر کار میکنند، غالبا از هیچ اضافه حقوقی برخوردار نیستند. حقوق عده ای ازآنان به ندرت از نصف حداقل دستمزد تعیین شده توسط قانون تجاوز میکند در واقع یکی از دلایل اصلی سطح پایین دستمزد زنان فروشنده نداشتن قرارداد کاری و نبود حمایت قانونی و صنفی است.
(ص.ح) از زمان تحصیل خود به صورت پاره وقت کار فروشندگی میکرده است. بعد از دوران تحصیل نیز به صورت تمام وقت فروشندگی میکند. او در مورد سطح دستمزد زنان فروشنده میگوید: «من با حقوق ۸۰ هزار تومان کار فروشندگی کردهام تا الآن که ۶۰۰ هزار تومان حقوق میگیرم. به دلیل تجربهای که دارم حقوق خوبی میگیرم، ولی حقوق بقیه در این اندازه نیست. فروشندگی حقوقی بالاتر از این ندارد. خرداد امسال مغازه روبهرو خانمی آمده بود برای فروشندگی. از من خواستند از او سئوال کنم و امتحانش کنم. صاحب این دو مغازه با هم پسرخاله هستند. این خانم در خیابان رودکی با ماهی ۳۰۰ هزار تومان کار میکرده. من نمیدانم با این حقوق کم چطور زندگی میکرده.»
۴- مزاحمت های نامربوط مردان
شماری از فروشندگان زن از رفتار و سوء استفاده جنسی صاحبان فروشگاه ومشتری ها از زنان فروشنده گلهمند هستند. این مشکل سبب از بین رفتن امنیت و آرامش روانی زنان است. همین امرباعث شده است که شماری از مردم به آگهیهای جذب فروشنده زن با تردید نگاه کنند و روی برخی کلمات مکث کنند: «به چند خانم فروشنده با روابط عمومی بالا نیاز داریم»، «به چند خانم آشنا و مسلط به کار فروشندگی نیار داریم»، «آگهی استخدام فروشنده با اضافه حقوق برای شرایط ویژه فروشگاه» و «به چند خانم فروشنده با ظاهری آراسته برای کار در یک فروشگاه معتبر نیازمندیم».
(ر.ه) فروشنده وسایل نوزادان و لباس کودکان است. او در قسمتی از صحبتهایش درباره کار فروشندگی میگوید: «چیزی که هیچوقت نمیتوانم با آن کنار بیایم انرژی منفیای است که مزاحمتها به آدم میدهد. حقوق کم، سختی رفت و آمد، خستگی، عمری که حیف میشود، همه آرزوهایی که برای زندگیات داشتهای و در این مغازه لعنتی وقتی تنها میشوی یادت میافتد که دیگر حتی یادت نیست چه آرزوهایی داشتهای. همه اینها در جای خودش سخت است، اما بعضی چیزها مثل زخم است وآن مزاحمت های گاه و بیگاه برخی آقایان است که به بهانه خرید لباس بچه کارت مغازه را بر میدارنند و بعد شروع به زنگ زدن میکنند.»
۵- نداشتن مرخصی روزانه، ماهیانه و سالیانه
به طور کلی یکی از معایب اصلی این کار این است ،که فروشندگی روز تعطیل ندارد.
بیشتر زنان فروشنده از داشتن مرخصی روزانه، ماهیانه و یا سالیانه محروم هستند. صاحبکارانی پیدا میشوند که در مواقع لزوم به زنان فروشنده مرخصی کوتاهمدت میدهند، اما صاحبکاران بسیاری نیز این حق انسانی را از کارگران خود دریغ میکنند.
برای فروشگاه مواد غذایی، لباس فروشی و مراکز خرید، ایام تعطیل اوج کار یک فروشنده است چرا که مردم خسته از کار در روزهای تعطیل فرصت بیشتری برای خرید دارند. البته این یک قانون کلی نیست و فروشگاههای بسیاری نیز در روز جمعه تعطیل است. دو تا سه هفته مانده به پایان سال و شب عید کار بعضی از فروشگاهها بی وقفه ادامه مییابد و کارفرما اجازه حتی یک دقیقه مرخصی و استراحت به فروشنده نمیدهد چرا که میخواهد از فرصت به وجود آمده برای فروش بیشتر استفاده کند.
(آ.م ) در یک مانتوفروشی کار میکند و میگوید فقط وقتی کار اداری داشته باشد یا یک کار خیلی فوری، میتواند مرخصی بگیرد. میگوید: «هیچ وقت یک روز کامل را مرخصی نگرفتهام. نصف روز مرخصی میگیرم. بیشتر از یکبار در ماه هم نمیتوانم مرخصی بگیرم.»
۶- محرومیت از بیمه
نداشتن قراداد و واریز نشدن حق بیمه یکی دیگر از مشکلات زنان فروشنده است. نداشتن بیمه عمومیترین مشکل در بین این صنف است. زنان فروشنده بسته به موقعیت مکانی محل کار و نوع فعالیت فروشگاه ممکن است کمتر از دیگران در معرض اذیت و آزار جنسی باشند یا ممکن است گاهی برخلاف عرف از مرخصی بهرهمند باشند، اما اکثریت قاطع فروشندگان توسط صاحبکاران بیمه نمیشوند وآن دسته که دارای بیمه هستند معمولاً از طریق فرد دیگری به جز صاحب فروشگاه تحت پوشش بیمه قرار گرفتهاند.
در مورد زنان فروشنده به دلیل ساعات طولانی کار و فرسودگی تدریجی جسم و روان آنها، نیازهای پزشکی و بهداشتیشان نیز در طول زمان به صورت تصاعدی افزایش مییابد. مسئلهی این زنان، نه ورود به بازار کار که چگونگی حضور و شرایط اشتغال است. اینان در فقدان هرگونه امنیت شغلی در هراس دائمی از دست دادن شغل، اغلب با شرایط ناگوار محل کار کنار میآیند.
در یک جمع بندی کلی میتوان گفت که اغلب فروشندگان زن به دلیل وجود مشکلات اقتصادی، آسیبهای اجتماعی و مسائل خانوادگی وارد این حرفه میشوند و با مشکلات مشابهی همچون ساعتهای طولانی کار، درآمدهای ناچیز، نداشتن بیمه و سایر مزایای شغلی سر و کار دارند. نظارت وزارت کار و ضابطه مند کردن روابط صاحب کار و فروشنده میتواند راه حلی برای مقابله با وضعیت نابسامان فروشندگان در اختیار ما بگذارد