نام های پسرانه و دخترانه با حرف «ف»

فارسیگروه فرهنگی گویدا

فهرست نام های اصیل ایرانی,نام های جدید ایرانی, نام های کردی,نام های ترکی, نام های بلوچی, نام های لری,نام های ترکمنی,نام های فارسی,نام های زرتشتی,نام های اسلامی,نام های باستانی,نام های مازندرانی, نام های عربی, نام های عبری, نام های قرآنی,نام های آریایی,نام های جدید,نام های کهن,نام های دخترانه,نام های پسرانه و...

نام های پسرانه و دخترانه با حرف «ف»

 

نام های دخترانه

ردیف اسم فارسی  معنی نام
۱ فاتن   فتنه انگیز، آنکه آشوب بپا می کند.
۲ فارا   نام کوهی است که در غرب فلات ایران واقع شده است.
۳ فاسیروس   نام دختر اردشیر دراز دست پادشاه هخامنشی
۴ فام گل   به رنگ گل
۵ فانیذ   قند، شکر
۶ فایدیم   به معنای گل نیلوفر است، نام همسر کبوجیه پادشاه هخامنشی
۷ فرآذر   شکوه آتش
۸ فراچهر   مرکب از فرا (بالاتر) + چهر (صورت) = آنکه صورتی زیباتر از دیگران دارد.
۹ فرارنگ   فرانک، پروانه، از شخصیتهای شاهنامه، نام مادر فریدون پادشاه پیشدادی و همسر آبتین
۱۰ فرازنده   بالابرنده و افرازنده
۱۱ فرانک   پروانه، از شخصیت های شاهنامه، نام دختر برزین و زن بهرام گور، نام مادر فریدون پادشاه پیشدادی و همسر آبتین
۱۲ فرانه   فرانک
۱۳ فربو   مرکب از فر (شکوه) + بو = بو و عطر شکوه و منزلت
۱۴ فرپرک   شب پره که آن را مرغ عیسی نیز می نامند.
۱۵ فرتوک   پرستو
۱۶ فرجهان   شکوه دنیا
۱۷ فرخ بانو   بانوی بزرگوار و فرخنده
۱۸ فرخ بخش   بخشنده بزرگوار، نام یکی از بهدینان یزد که در سال هشتاد و هشت یزگردی می زیسته است.
۱۹ فرخ تاج   فرخ (فارسی) + تاج (فارسی) مرکب از فرخ (مبارک) + تاج
۲۰ فرخ چهر   دارای چهره فرخنده و مبارک
۲۱ فرخ ماه   ماه خجسته و مبارک
۲۲ فرخ ناز   مرکب از فرخ (مبارک) + ناز (غمزه)
۲۳ فرخروز   نام یکی از الحان باربد
۲۴ فرخنده   مبارک، میمون، خجسته، آنکه یا آنچه وجودش سبب شاده و آرامش است.
۲۵ فرخنده چهر   دارای چهره مبارک و خجسته
۲۶ فردخت   مرکب از فر (شکوه) + دخت (دختر)
۲۷ فردوس   معرب از فارسی، پردیس بهشت
۲۸ فردیس   پردیس = بهشت
۲۹ فرزان دخت   دختر فرزانه و دانا
۳۰ فرزانه   خردمند، دانا
۳۱ فرستو   پرستو
۳۲ فرشته   موجودی آسمانی، عاقل و برتر از انسان، مَلک
۳۳ فرشیده   فر+ شیده = نور آفتاب، شکوه آفتاب
۳۴ فرغانه   نام شهری در ترکستان قدیم
۳۵ فرگل   دارای شکوه و زیبایی گل
۳۶ فرمهر   کسی که شکوه و عظمتی چون خورشید دارد.  اسم دختر
۳۷ فرناز   دارای ناز و غمزه، زیبا و باشکوه
۳۸ فرنگار   دارای نقش و نگار، با شکوه و زیبا
۳۹ فرنگیز   فرنگیس
۴۰ فرنگیس   از شخصیت های شاهنامه فردوسی، نام دختر افراسیاب تورانی و همسر سیاوش و مادر کیخسرو پادشاه کیانی
۴۱ فرنواز   مرکب از فر (شکوه) + نواز (ریشه نواختن)
۴۲ فرنوشا   شکوه و عظمت ابدی
۴۳ فرنیا   اصیل، دارنده اصل و نسب
۴۴ فرنیان   پرنیان، ابریشم و حریر، دختری که دارای جسمی بسیار لطیف و زیباست.
۴۵ فروردین   نام ماه اول از سال شمسی، نام روز نوزدهم از هر ماه شمسی در ایران قدیم
۴۶ فروز   تابش و روشنی و فروغ
۴۷ فروزا   تابان، درخشان
۴۸ فروزاتون   فروز (فارسی) + خاتون (فارسی) بانوی روشنایی
۴۹ فروزان   شعله ور، روشن، مشتعل، درخشنده
۵۰ فروزجهان   روشنایی جهان
۵۱ فروزنده   روشن، تابان، روشن کننده، افروزنده
۵۲ فروزینه   آتش زنه، چخماق
۵۳ فروشنک   نام نتیجه ایرج پسر فرویدن پادشاه پیشدادی
۵۴ فروغ   روشنی که از آتش، پرتو، خورشید و دیگر منابع نورانی می تابد، شعله آتش
۵۵ فروغ بانو   بانوی روشنایی
۵۶ فروغ دخت   دختر روشنایی
۵۷ فروهنده   نیکوسیرت و خوبروی، نام فرشته ای است.
۵۸ فره وش   مرکب از فره (شکوه) + وش (پسوند شباهت)، شکوهمند
۵۹ فرهور   دارای شکوه و جلالی چون خورشید
۶۰ فریار   دارنده شکوه و جلال
۶۱ فریال   دارای اندام و هیکل باشکوه، قوی و باشکوه، مرکب از فر (شکوه) + یال (گردن، بالای بازو)
۶۲ فریانه   نام پادشاهی افسانه ای هم زمان با اسکندر مقدونی
۶۳ فریبا   بسیار زیبا، دلپسند و خوشایند
۶۴ فریدخت   دختر زیبا و محبوب نام های اصیل پارسی
۶۵ فریر   گیاهی خوشبو
۶۶ فریرخ   زیبارخ
۶۷ فریرو   دارای چهره زیبا و با شکوه
۶۸ فریسا   پریسا، زیبا چون پری
۶۹ فریشا   = فریسا = پریسا، دختری که چون پری زیباست.
۷۰ فریما   زیبا و دوست داشتنی
۷۱ فوژان   بانگ بزرگ، فریاد عظیم
۷۲ فولاد   پولاد، نام چند تن از شخصیتهای شاهنامه از جمله نام یکی از فرماندهان دلاور ایرانی در زمان کیقباد
۷۳ فیروزخاتون   بانوی پیروز
۷۴ فیروزه   پیروزه، نام سنگی قیمتی که به رنگ آبی یا سبز می باشد.
ردیف اسم ایرانی ریشه نام   معنی اسم
۱ فائحه عربی   فایحه
۲ فائزه عربی   فایزه، رستگار، نایل
۳ فائضه عربی   فایضه
۴ فائقه عربی   فایقه، آنکه به هدفش فائق آمده.
۵ فاتیما عربی   فاطیما، نام شهری است در اروپا که حضرت فاطمه در آنجا ظهور کرده است.
۶ فاخته عربی   پرنده ای از خانواده کبوتر، کوکو
۷ فارهه عربی   دختر زیبا و با نمک
۸ فاطمه عربی   زنی که بچه خود را از شیر گرفته باشد، نام دختر پیامبر (ص)
۹ فاطیما عربی   = فاتیما
۱۰ فایحه عربی   مؤنث فایح
۱۱ فایزه عربی  = فائزه، مؤنث فائز، نایل، رستگار
۱۲ فایضه عربی  مؤنث فائض
۱۳ فایقه عربی   مؤنث فائق
۱۴ فتانه عربی   بسیار زیبا و دل فریب
۱۵ فتنه عربی   شورش، طغیان، آشوب، همچنین به معنای مفتون، عاشق و دلداده
۱۶ فخرآفاق عربی   باعث سرافرازی آسمان
۱۷ فخرالزمان عربی   شخص برجسته، آنکه مایه مباهات عصر و زمان خود است.
۱۸ فخرالسادات عربی   سبب سربلندی سادات، مایه افتخار خانم ها
۱۹ فخرالملوک نام عربی   مایه سربلندی و افتخار پادشاهان
۲۰ فخرالنسا اسم عربی   سبب سربلندی زنان
۲۱ فخرایران عربی، فارسی   فخر (عربی) + ایران (فارسی) مایه سربلندی ایران
۲۲ فخرجهان عربی، فارسی   فخر (عربی) + جهان (فارسی)، سبب سربلندی و افتخار دنیا، نام همسر فتحعلی شاه قاجار
۲۳ فخرگل عربی، فارسی   فخر (عربی) + گل (فارسی) مایه نازش گل
۲۴ فخری عربی، فارسی   فخر (عربی) + ی (فارسی) منسوب به فخر، منسوب به افتخار
۲۵ فخیمه عربی   مؤنث فخیم
۲۶ فراهت عربی   شأن، شکوهمندی و زیبایی، شوکت
۲۷ فرح اسم عربی   شادمانی، سرور
۲۸ فرح انگیز عربی، فارسی   فرح (عربی) + انگیز (فارسی) شادی بخش، مفرح اسم اصیل ایرانی
۲۹ فرح بانو عربی، فارسی   فرح (عربی) + بانو (فارسی) بانوی شادمان
۳۰ فرح بخش عربی، فارسی   فرح (عربی) + بخش (فارسی) شادی بخش
۳۱ فرح دخت عربی، فارسی   فرح (عربی) + دخت (فارسی) دختر شادمان
۳۲ فرح نوش فارسی، عربی   فرح (عربی) + نوش (فارسی) شادنوش، خوشگذران
۳۳ فرحانه اسم عربی   مؤنث فرحان
۳۴ فرحتاج عربی، فارسی   فرح (عربی) + تاج (فارسی) مرکب از فرح (شادمانی) + تاج
۳۵ فرحناز عربی، فارسی   فرح (عربی) + ناز (فارسی) صاحب شادی و ناز
۳۶ فرخ لقا فارسی، عربی   فرخ (فارسی) + لقا (عربی)، خوش صورت، زیبارو، نام زنی در کتاب امیرارسلان
۳۷ فرسیما فارسی، عربی   فر (فارسی) به معنای شکوه + سیما (عربی) : آنکه صورتی باشکوه دارد.
۳۸ فرمیسک کردی  اشک چشم
۳۹ فرهت اسم عربی   فراهت صورت دیگری از فراهت
۴۰ فرهناز فارسی، اوستایی
- پهلوی
  مرکب از فره (شکوه و بزرگی) + ناز= بانوی بزرگمنش و نازنین
۴۱ فریده نام عربی   مؤنث فرید
۴۲ فریضه عربی   عمل واجب، امر واجب
۴۳ فصیحه عربی   مؤنث فصیح
۴۴ فضه عربی   نقره سیم
۴۵ فضیلت عربی   برتری در دانش، هنر و اخلاق، ارزش و اهمیت، شرف
۴۶ فلامک اسم دختر هلندی  نوعی الماس
۴۷ فلک تاج فارسی، عربی   فلک (عربی) + تاج (فارسی) مرکب از فلک (آسمان) + تاج
۴۸ فلک وش فارسی، عربی   فلک (عربی) + وش (فارسی) مانند آسمان بلند و رفیع
۴۹ فلکناز فارسی، عربی   فلک (عربی) + ناز (فارسی)، آن که موجب نازش آسمان است، بسیارزیبا، نام ندیمه شیرین همسر خسروپرویز پادشاه ساسانی
۵۰ فلور اسم فرانسوی   گل
۵۱ فلورا لاتین  فلوریا، در رم باستان، الهه گل ها و بارآوری
۵۲ فلوریا لاتین   = فلورا
۵۳ فوزیه عربی   رستگار
۵۴ فهیمه عربی   مؤنث فهیم، زن دانا و با شعور

نام های پسرانه

ردیف نام فارسی  معنی اسم
۱ فارناس   نام پادشاه کاپادوکیه
۲ فارناسس   اسم برادر همسر داریوش سوم پادشاه هخامنشی
۳ فارناک   = فارناس، نام برادر همسر داریوش سوم پادشاه هخامنشی
۴ فاریاب   = پاریاب، فاراب، نام شهری در استان کرمان و اطراف کهنوج، نام پیشین دولت آباد در افغانستان
۵ فرابرز   نام پهلوانی ایرانی، اسم یکی از سرداران داریوش کبیر، به تعبیر لغت نامه دهخدا شاید همان فرامرز باشد، بلند بالا
۶ فرادخت   مرکب از فرا (بالاتر) + دخت (بخشنده)
۷ فراراد   مرکب از فرا (بالاتر) + راد (بخشنده) = بسیار بزرگوار
۸ فرازان   مرکب از فراز (جای بلند) + ان (پسوند نسبت)
۹ فرازمان   حکم و فرمان
۱۰ فراسیاک   افراسیاب
۱۱ فرامرز   مرکب از فر + آمرز، آمرزنده دشمن = بسیار بزرگوار، از شخصیت های شاهنامه فردوسی، اسم پسر رستم دستان پسر زال؛ هم چنین برخی فرامرز را ترکیب فر + مرز می دانند که معنی اسم می شود: شکوه مرزداری
۱۲ فراوک   اوستایی نام پسر نساک و سیامک در داستان آفرینش اوستا
۱۳ فراهل   نبیره کیومرث نخستین پادشاه پیشدادی
۱۴ فراهیم   اسم جد زرتشت
۱۵ فراهین   فرایین
۱۶ فرایین   از شخصیتهای شاهنامه، از بزرگان و مشاوران دربار قباد پادشاه ساسانی، همچنین نام یکی از پادشاهان ساسانی
۱۷ فربد   دارای شکوه و جلال، باشکوه، شکوهمند، مناعت، بزرگی، نام پسرانه زیبا
۱۸ فربود   راست و درست
۱۹ فربین  بیننده شکوه و جلال ، مرکب از ف به معنای شکوه و جلال و بین صفت فاعلی مرخم از بیننده
۲۰ فرتاش   وجودی که در برابر عدم است
۲۱ فرتوس   نام یکی از سرداران سپاه افراسیاب
۲۲ فرجود   معجزه، اعجاز
۲۳ فرخ بد   فرخنده و خجسته
۲۴ فرخ به   مرکب از فرخ (به معنی مبارک) + به (به معنای بهترین)، نام پسر ماه خدای پسر فیروز پسر گردآفرین
۲۵ فرخ تاش   فرخ (فارسی) + تاج(فارسی) مرکب از فرخ( مبارک) + تاش( پسوند همراهی)
۲۶ فرخ داد   مرکب از فرخ (مبارک) + داد (عدالت)
۲۷ فرخ زند   مرکب از فرخ( مبارک) + زند، نام پسر علیمردان خان زند
۲۸ فرخ شاد   مرکب از فرخ (مبارک) + شاد، نام یکی از درباریان در زمان ساسانیان
۲۹ فرخ یار   دارای یار مبارک و خجسته یا یار فرخنده و مبارک
۳۰ فرخان   نام پسر اردوان آخرین پادشاه اشکانی، نام یکی از سرداران خسروپرویز پادشاه ساسانی، موبدی در شاهنامه
۳۱ فرخزاد   نام فرشته موکل بر زمین، از شخصیتهای شاهنامه، اسم پسر هرمزد برادر رستم هرمزان از سرداران سپاه یزگرد پادشاه ساسانی، نیز یکی از شاهان آن سلسله
۳۲ فرخنده پی  فرخ پی
۳۳ فرداد   = فر + داد: داده شکوه، زیبایی و جلال
۳۴ فرداد منش   نام یکی از سرداران هخامنشی
۳۵ فردین  یگانه، تنها، همچنین مخفف فروردین نام ماه اول از سال شمسی، اسم نوزدهمین روز از هر ماه شمسی در ایران قدیم
۳۶ فرزاد   زاده شکوه و جلال
۳۷ فرزام   لایق، درخور، شایسته
۳۸ فرزان   فرزانه، خردمند، عالم، دانشمند
۳۹ فرزن   نام روستایی در نزدیکی هرات
۴۰ فرزنه   اسم روستایی در نزدیکی مشهد
۴۱ فرزیان   نام روستایی در نزدیکی بروجرد
۴۲ فرزین   وزیر در بازی شطرنج
۴۳ فرساد   حکیم، دانشمند، دانا
۴۴ فرسام   دارای شکوه و عظمتی چون سام
۴۵ فرسمن   نام پادشاه گرجستان در زمان اردوان سوم پادشاه اشکانی
۴۶ فرشاد   شا دمان، مسرور، خوشحال، هم چنین به معنی روح و عقل، کره مریخ
۴۷ فرشید   دارای شکوه و عظمتی چون خورشید، درخشانتر، نام برادر پیران ویسه
۴۸ فرشیدورد   از شخصیتهای شاهنامه، اسم دلاوری تورانی، برادر پیران ویسه در زمان افراسیاب تورانی، همچنین نام پسر گشتاسپ پادشاه کیانی
۴۹ فرشیم   قسم، جزو
۵۰ فرطوس   از شخصیتهای شاهنامه، نام مهندسی رومی در زمان خسروپرویز پادشاه ساسانی
۵۱ فرغار   شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری تورانی در سپاه افراسیاب تورانی
۵۲ فرغان  فرغانه، نام شهری در ترکستان قدیم
۵۳ فرمان   حکم، امر، دستور
۵۴ فرمد   نام روستایی در نزدیکی طوس
۵۵ فرمند   فر + مند = دارای شکوه و وقار
۵۶ فرمین  فرمان
۵۷ فرناد   پایان و پایاب
۵۸ فرناس   نیم خواب و خواب آلود، نام پسر فرناباذ یکی از درباریان اردشیر درازدست پادشاه هخامنشی
۵۹ فرناک   نام پادشاه کاپادوکیه که پس از اسکندر در آسیای صغیر حکومتی تشکیل داد.
۶۰ فرنام   دارای نام باشکوه و زیبا، نام یکی از سرداران شاپور
۶۱ فرند  به کسر ف و کسر ر، معرب پرند، حریر منقش، بسیار نرم و لطیف و زیبا
۶۲ فرنود   برهان، دلیل
۶۳ فرنور  مرکب از فر به معنای شکوه و جلالی که دیگران را به شگفتی وا می دارد بعلاوه نور، کسی دارای چهره ای بسیار نورانی و باشکوه است.
۶۴ فرواک   پیشگفتار، پیش سخن، نام پسر سیامک پادشاه پیشدادی
۶۵ فرود   از شخصیتهای شاهنامه، اسم پسر سیاوش و جریره و برادر کیخسرو پادشاه کیانی
۶۶ فرورتیش   نام یکی از پادشاهان ماد
۶۷ فروهل   از شخصیتهای شاهنامه، نام پهلوانی ایرانی در سپاه رستم پهلوان شاهنامه
۶۸ فرهاد   از شخصیت های شاهنامه و از پهلوانان ایرانی جزو سپاه کیکاووس پادشاه کیانی، عاشق افسانه‌ای شیرین
۶۹ فرهان   نام مکانی در نزدیکی همدان
۷۰ فرهمند  دارای شکوه و نور خیره کننده، باشکوه و موقر ، مجازا به معنای باهوش ، خردمند ، دانا
۷۱ فرهود   پرهود، صداقت و راستی در دین، هم چنین فلزی که رنگ آن به علت حرارت دگرگون شده است را گویند.
۷۲ فرهوش   دارای هوش و ذکاوت
۷۳ فرهوشداد   دارنده فر و هوش،نام فرماندار طبرستان در زمان داریوش پادشاه هخامنشی
۷۴ فری توس   از نامهای باستانی
۷۵ فریان   به معنی آزاده، آزادگی، از شخصیتهای شاهنامه و نیز اسم فرمانروای اندلس در زمان مقدونی
۷۶ فریبرز   از شخصیتهای شاهنامه، نام پهلوانی ایرانی فرزند کیکاووس پادشاه کیانی
۷۷ فریتون  فریدون،از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر آبتین و فرانک، از پادشاهان پیشدادی ایران و به بند کشنده ضحاک ماردوش
۷۸ فریشاد   مرکب از فری (با شکوه) + شاد (خوشحال)
۷۹ فریمان   نام بخشی از استان خراسان
۸۰ فریمن   زیبا اندیش، خوش فکر
۸۱ فریمند   صاحب زیبایی و شکوه
۸۲ فرینام   دارای نام با شکوه و زیبا
۸۳ فرینوش   فری (شکوهمند) + نوش (به معنی عسل، شیرین یا از مصدر نوشیدن)؛ شکوه شیرین
۸۴ فریین   بیننده شکوه و جلال
۸۵ فغانیش   از شخصیتهای شاهنامه فردوسی، اسم پادشاه هیتال در زمان حکومت پیروز یزدگرد پادشاه ساسانی
۸۶ فیروز   پیروز، مظفر و منصور
۸۷ فیروزان   پیروزان
ردیف اسم ایرانی ریشه نام   معنی اسم
۱ فؤاد  عربی  دل، قلب
۲ فائز  عربی  فایز، نایل، رستگار
۳ فائض  عربی  فایض، آنکه فیض و منفعت می آورد.
۴ فاتح  عربی  پیروز
۵ فاتک  اوستایی، پهلوی  معرب از پهلوی، نام پدر مانی در زمان شاپور اول پادشاه ساسانی
۶ فاران  عبری  معرب از عبری، موضع مغازه ها، نام دشتی که بنی اسرائیل در آن جا گردش می کردند.
۷ فارد  عربی  یگانه، تنها، تک، یکه
۸ فاروق  عربی  تمیز دهنده و فرق گذارنده، لقب عمر خلیفه دوم
۹ فاضل  عربی  دارای فضیلت و برتری در علم
۱۰ فاطر  عربی  آفریننده، خالق، از نامهای خداوند، نام سوره ای در قرآن کریم
۱۱ فاطن  عربی  زیرک، دانا، آگاه
۱۲ فایز  عربی  نایل، رستگار
۱۳ فایض  عربی  فیض رسان، فایده بخش
۱۴ فایق  عربی  فائق، دارای برتری، مسلط، چیره، عالی، برگزیده
۱۵ فتاح  عربی  گشاینده، از نامهای خداوند
۱۶ فتح الدین  عربی  پیروزی در دین
۱۷ فتح الله  عربی  پیروزی خدا
۱۸ فتحعلی  عربی  مرکب از فتح (پیروزی) + علی (بلندمرتبه)، نام دومین پادشاه قاجار
۱۹ فتوت  عربی  اسم پسرانه به معنی جوانمردی، بخشندگی، سخاوت
۲۰ فخرالدین  عربی  سبب سربلندی و افتخار دین، نام شاعر و داستانسرای ایرانی قرن پنجم: فخرالدین اسع گرگانی
۲۱ فخرالملک  عربی  مایه سربلندی و افتخار سرزمین
۲۲ فداک  عربی  نام روستایی در حجاز
۲۳ فراست  عربی  زیرکی، هوشیاری، درک و فهم
۲۴ فرام  عبری  معرب از عبری، تندرو
۲۵ فرانسیس  انگلیسی  آزاد، رها از قید و بند، فرانسیس باکن فیلسوف بزرگ انگلیسی
۲۶ فراییم  عبری  معرب از عبری نام پسر یوسف (ع)
۲۷ فرج  عربی  گشایش در کار
۲۸ فرج الله  عربی  گشایشی از جانب خداوند
۲۹ فرجاد  اوستایی، پهلوی  فاضل و دانشمند
۳۰ فرحان  عربی  شادان، خندان
۳۱ فرحت  عربی  شادی، شادمانی
۳۲ فرخ زات  اوستایی، پهلوی  صورت دیگری از فرخزاد، نام پدر آذرفرنبغ مؤلف دینکرت
۳۳ فرخ یسار  فارسی,عربی  فرخ (فارسی) + یسار (عربی) دارای مال و ثروت خجسته و مبارک
۳۴ فردان  عربی  یکتا، یگانه
۳۵ فرش آورد  فارسی,عربی  فرش (عربی) + آورد (فارسی)، فرشید ورد
۳۶ فرشاسب  اوستایی، پهلوی  دارنده اسب تنومند، نام یکی از سرداران کمبوجیه
۳۷ فرصت  عربی  زمان، وقت
۳۸ فرض  عربی  آنچه به طور موقت به عنوان حقیقت یا واقعیت مطرح می شود بدون آنکه درستی آن ثابت شد باشد، پنداشتن، تصور، گمان
۳۹ فرقان  عربی  جداکننده حق و باطل، نام سوره ای در قرآن کریم
۴۰ فرقد  عربی  هر یک از دو ستاره فرقدین
۴۱ فروهر  اوستایی، پهلوی  در دین زرتشت نام صورت غیرمادی مخلوقاتی که برای محافظت از آسمان فرود می آیند.
۴۲ فرهام  اوستایی، پهلوی  نیک اندیش، تغییر یافته واژه اوستایی فرایوهومت
۴۳ فرهود  عربی  پسر زیبا، مرد درشت هیکل، شتابزده، این اسم در لغتنامه دهخدا به عنوان نام عربی ذکر شده است.
۴۴ فرید  عربی  یکتا، یگانه، بی نظیر
۴۵ فریدالدین  عربی  آن که در دین یگانه و یکتا است، نام شاعر و عارف نامدار ایرانی قرن ششم و هفتم، عطار نیشاپوری
۴۶ فریدالزمان  عربی  آن که در زمان خود یگانه و بی نظیر است.
۴۷ فریدون  اوستایی، پهلوی  از شخصیتهای شاهنامه، اسم پسر آبتین و فرانک، از پادشاهان پیشدادی ایران و به بند کشنده ضحاک ماردوش، به معنی دارای شکوهی اینچنین (باشکوه)
۴۸ فصیح  عربی  دارای فصاحت، ویژگی سخن روشن و آشکار و دور از ابهاماسم دختر
۴۹ فصیح الدین  عربی  دارای روشنی و فصاحت در دین
۵۰ فصیح الزمان  عربی  آن که در زمان خود در فصاحت از همه والاتر است.
۵۱ فصیح الملک  عربی  آن که در کشور خود در فصاحت از همه برتر است.
۵۲ فضل  عربی  برتری دانش، اخلاق، و هنر، لطف، توجه، رحمت
۵۳ فضل الله  عربی  لطف و توجه خداوند
۵۴ فضیل  عربی  دارای فضل
۵۵ فکرعلی  عربی  آن که دارای فکر و اندیشه ای چون اندیشه حضرت علی (ع) است.
۵۶ فلق  عربی  سپیده صبح، فجر، نام سوره ای در قرآن کریم
۵۷ فلک الدین  عربی  نام طایفه ای از کردان
۵۸ فور  هندی  از شخصیتهای شاهنامه، اسم پادشاه هند در زمان اسکندر مقدونی
۵۹ فیاض  عربی  جوانمرد و بخشنده
۶۰ فیض الله  عربی  لطف و محبت خداوند

 

3.6 1 1 1 1 1 Rating 3.60 (10 Votes)
GRID LIST
موفقیت
گنج
طلاق
شوهرداری
ازدواج
Wednesday, 12 March 2025
الأربعاء, ۱۲ رمضان ۱۴۴۶
چهارشنبه, ۲۲ اسفند ۱۴۰۳

Please publish modules in offcanvas position.