سرانجام شهربانو چه شد؟
شيخ صدوق در «عيون اخبار الرضا» درباره مادر حضرت امام زين العابدين(ع) اين حديث را آورده است:
«سهل بن قاسم نوشجاني مي گويد: امام رضا(ع) در خراسان به من فرمود: بين ما و شما خويشاوندي هست. گفتم: اين خويشاوندي چيست؟ فرمود: هنگامي كه عبدالله بن عامر بن كريز خراسان را فتح كرد دو دختر از دختران يزدگرد پادشاه ايران را پيدا كرد و آنان را نزد عثمان بن عفان فرستاد. عثمان بن عفان يكي از آن دو را به امام حسن و يكي را به امام حسين(ع) بخشيد. اين دو دختر پس از زايمان، وفات كردند. همسر امام حسين(ع) امام سجاد را زاييد. پس از درگذشت همسر امام حسين، يكي از كنيزان امام حسين(ع)، امام سجاد را سرپرستي كرد» (عيون اخبار الرضا، يك جلدي، جزء دوم، ص 128، ح 6 با تصحيح و تعليق سيد مهدي حسيني لاجوردي، چاپ 1377 هجري قمري، ناشر ميرزا محمد رضا مهتدي، چاپ اول).
براساس اين روايت، مادر امام زين العابدين(ع) بعد از تولد آن حضرت وفات كرده و در كربلا حضور نداشته است.
آقاي دكتر سيد جعفر شهيدي در «زندگاني علي بن الحسين(ع)» از طبقات نقل مي كند كه پس از شهادت امام حسين(ع)، خدمتگزار آن حضرت شهربانو را به همسري گرفت. نام اين خدمتگزار زييد بود و از او پسري به دنبا آمد به نام عبدالله بن زييد(زندگاني علي بن الحسين(ع)، چاپ پنجم، ص 26، 1373).
ايشان در اين كتاب مي گويد: آمدن شهربانو به كربلا، فرار او از كربلا به ايران، غايب شدن او در كوه و نيز آمدن او به ايران به دستور امام حسين(ع) براي جمع آوري نيرو، همه اينها افسانه و ساخته داستان نويسان است(همان).
البته در كربلا بانويي به نام شهربانو بود و اين شهربانو مادر آن طفلي است كه از خيمه ها بيرون آمد و هاني بن ثبيت آن طفل را به شهادت رسانيد. اين شهربانو، مادر امام سجاد(ع) نبود و جزو اسيران كربلا بود (قصه كربلا، ص 406).
شيخ عباس قمي روايت عيون اخبار الرضا را نقد مي كند و مي گويد: اين حديث مخالف آن حديث هايي است كه آوردن دختر يزدگرد را به زمان عمر بن خطاب نسبت مي دهند و اين حديث ها اشهر و اقوي است(منتهي الامال، ج 2، ص 30، چاپ هجرت).
ولكن به نظر مي رسد كه روايت «عيون اخبار الرضا» از روايات ديگر قوي تر است و علامه مجلسي روايت «عيون اخبار الرضا» را مي پسندد (بحارالانوار، ج 46، ص 10).
و بر اين اساس، در زمان عثمان، دختر يزدگرد به مدينه برده شده نه در زمان عمر بن خطاب.
در اصول كافي آمده است كه وقتي كه دختر يزدگرد را به مدينه آوردند و نزد عمر بردند، وقتي كه عمر خواست به چهره او نگاه كند، او چهره اش را گرفت و به زبان فارسي گفت: «اف بيروج بادا هرمز» عمر گفت: اين دختر مرا فحش مي دهد و خواست كه آن دختر را بزند، علي(ع) گفت: تو حق نداري او را بزني، او را آزاد بگذار تا هر كسي را مي خواهد به همسري انتخاب كند. عمر هم او را آزاد گذاشت و او هم حسين(ع) را انتخاب كرد. علي(ع) به او فرمود: اسم شما چيست؟ گفت: جهان شاه. امام به او فرمود: نه اسم تو شهربانو است...(اصول كاف، عربي، چاپ آخوندي، ج 1، ص 466).
ولي اين روايت قابل اعتماد نيست چون در سند آن شخصي به نام عمر و بن شمر آمده و او هم مورد اعتماد نيست.
علامه حلي در خلاصه الاقوال في مفرقه الرجال، در بخش دوم، در كلمه عمرو درباره او مي گويد: عمرو بن شمر بسيار ضعيف است. او رواياتي را به كتاب جابر جعفي اضافه كرده است. من به روايات او اعتماد نمي كنم(ص 241، باب 7).
بر اين اساس مي توان گفت كه مادر امام زين العابدين(ع) پس از تولد آن حضرت، وفات كرد و در كربلا هم حضور نداشت.
www. eporsesh.com