امام حسن عسکری چه وصیتی کرد؟
از فقیهان خویشتندار است و دین خویش را پاسدار و با هوا وهوس خود ستیزه كار و امر مولاى خویش را فرمانبردار، پس بر عوام است كه از اوتقلید كنند".
آفتاب امامت غروب مى كرد زیرا خداوند این گونه مقدّر كرده بود كه این آفتاب از پس پرده غیبت صغرا و سپس غیبت كبرا پرتو افشانى كند. ازاین رو امام حسن عسكرى علیه السلام بر دو بینش بسیار مهم تأكید كرد: نخست: تأكید بر شناخت غیبت و گرفتن بیعت براى ولى اللَّه اعظم امام منتظر (عج). دوم: تحكیم شالوده هاى مرجعیت دینى.
الف - گرفتن بیعت براى امام منتظر احادیث فراوانى در باره امام حجّت منتظرعلیه السلام وجود دارد كه ازپیامبر وتمام ائمه علیهم السلام صادر شده امّا تأكید امام عسكرى بر این امر تأثیر رساترى داشت. چون آن حضرت، شخصاً امام را براى خواص از یاران خویش مشخص كرد. همچنین روایتهاى فراوانى در این باره وارد شده كه به ذكر یكى از آنها اكتفا مى ورزیم.
احمد بن اسحاق بن سعید اشعرى روایت كرده است كه: بر امام حسن عسكرى وارد شدم و خواستم در باره جانشینش از وى بپرسم. امّا آن حضرت خود بدون مقدّمه فرمود: "احمد بن اسحاق! خداوند تبارك و تعالى از زمانى كه آدم را آفرید زمین را از حجّت خدا بر خلقش خالى نگذاشته و تا روز قیامت هم خالى نخواهد گذارد به بركت وجود او است كه بلا از مردم زمین دور مى شود و باران فرو مىبارد وبركات زمین برون مى آیند". گفتم: فرزند رسول خدا! پس از تو امام و خلیفه كیست؟ پس شتابان وارد اتاق شد. سپس بیرون آمد و بچّه اى روى دوش گرفته بود صورتش گویى ماه شب چهارده بود و سه سال از عمرش مى گذشت. سپس امام فرمود: "احمد! اگر كرامت تو بر خداى عزّ و جل و بر حجّت هایش نمى بود، این كودكم را به تو نشان نمى دادم. او همنام و هم كنیه رسول خدا و كسى است كه زمین را از عدل و داد پر مى كند پس از آنكه ستم و بیداد پر شده باشد. احمد! حكایت او در این امّت همچون حكایت خضر و همانند داستان ذو القرنین است. به خدا سوگند چنان غیبت درازى كند كه هیچكس از هلاكت در آن رهایى نیابد مگر آنكه خداوند او را بر اعتقاد به امامتش استوار كرده و در طول این مدّت با دعا براى تعجیل فرجش همراهى نموده باشد".
ب - مرجعیت خردمندانه دینى براى این امامت كه امتداد رسالت الهى است باید كیان و موجودیت اجتماعى در جهان وجود داشته باشد. این كیان شیعیان مخلص وفداكارند.
از طرفى اینان نیز باید از نظامى اجتماعى و استوارى بر خوردار شوند تابتوانند در برابر رخدادها و مبارزه جوئی ها توانا باشند. این نظام در رهبرى مرجعیت تبلور مى یابد. بدین معنى كه شیعیان به گرد محور عالمان الهى واُمَناى وى بر حلال وحرام، جمع شوند. از این رو در دوران امام عسكرى علیه السلام شالوده نظام مرجعیت تحكیم یافت و نقش دانشمندان شیعه، بدین اعتبار كه آنان وكلا ونوّاب و سفیران امام معصوم علیه السلام هستند، برجستگى ویژهاى پیدا كرد وروایت هاى فراوانى از امام عسكرىعلیه السلام در باره نقش علماى دینى در بین مردم منتشر شد كه یكى ازآنها همان روایت معروفى است كه امام عسكرى علیه السلام از جدّ خویش امام صادق علیه السلام روایت كرده است و در آن آمده: "آن كه از فقیهان خویشتندار است و دین خویش را پاسدار و با هوا وهوس خود ستیزه كار و امر مولاى خویش را فرمانبردار، پس بر عوام است كه از اوتقلید كنند". از همین رو دانشمندان هدایت یافته، به نور اهل بیت علیهم السلام امور امّترا در دوران امام عهده دار شدند و با امام در باره مسائل مشكلّى كه با آنهابر خورد مىك ردند، نامه مىن گاشتند و امام هم پاسخ هاى به آنها مى نوشت و نامه ها را به امضاى (توقیع) خویش مهر مى كرد. این نامه ها پیش علمابه تواقیع معروف شد و برخى از آنها از سوى امام عسكرى علیه السلام شهرت خاصّى كسب كردند.
منبع:فرهنگ نیوز