زندگي خانوادگي و ازدواج هاي داريوش هخامنشي
داریوش اول هخامنشی یا داریوش بزرگ در طول حیات اش شش بار ازدواج کرد. او از همسران اش 12 پسر و چند دختر داشت. داریوش ابتدا در زمانی که هنوز به سلطنت نرسیده بود با دختر گبریاس (گوبروو) نیزه دار خود به نان «رته بامه» ازدواج کرد و پس از پادشاهی با «آتوسا» دختر کوروش بزرگ و همچنین با دختر بردیا به نام «پارمیس» یا «اپاکیش» و دختر دیگر کوروش و خواهر کوچک تر آتوسا به نام «ارتیستون» و همچنین با دختر دو تن از سران بزرگ پارسی ازدواج کرد.
در اسناد گلی به دست آمده در تخت جمشید بارها نام چهار همسر مهمداریوش دیده می شود. آتوسا، ارتیستون و اپاکیش شاهزاده بودند و خون کورش را داشتند. رته بامه هرچند شاهزاده نبود، اما همسر اول و از خانواده اشراف و مهم پارسی به شمار می آمد. براساس الواح پرداختی تخت جمشید مشخص است که آتوسا و ارتیستون سهمیه مالیاتی گندم و جو و انجیر بیشتر از دیگران داشتند و همچنین مشخص است که آرتیستون یک ده به همراه یک کارگاه قالیبافی و یک کاخ در «کوگاناکا» در پارس را در مالکیت خود داشته است.
همچنین در این اسناد از سه ملک دیگر به نام های اوتی تی و هونر و منری در ایلام نام برده می شود که متعلق به ارتیستون بوده و زیر نظر یک کارگزار بابلی به نام نبومالیک اداره می شده است. ملکه خود سندهای پرداخت اقلام مورد نیازش را مهر می کرده و تحویل می گرفته است. گذشته از آتوسا و خواهرش دیگر همسران داریوش نیز از مقرری و جیره و حقوق و املاک خاص خود بهره مند بودند.
مادر ولیعهد
در میان همسران داریوش، آتوسا دختر کوروش اول و ملکه کاساندان از مقام و جایگاه بسیار والا و مهمی برخوردار بود. فرزند او هرچند پسر بزرگ داریوش نبود، اما چون مادرش دارای خون اصیل پادشاهی و فره سلطنت بود، به ولیعهدی رسید. آتوسا در تربیت پسرش خشایارشا دخالت مستقیم داشت.دخالت و نفوذی که حتی پس از به سلطنت رسیدن خشایارشا نیز ادامه می یابد. بنابر نوشته هرودوت آتوسا نقش بسیار مهمی در تشویق داریوش برای حمله به یونان ایفا کرد. بدون هیچ تردید او عنوان شهبانو یا شهبانوی شهبانوها را داشته و بعد از مرگ به احتمال بسیار در مقبره داریوش و در کنار این پادشاه آرام گرفته است.
آتوسا از جمله شخصیت های تاریخی شناخته شده و معروف ایرانی در میان اروپاییان و به ویژه اهل ادب است. این معروفیت بیش از هرچیز مدیون نمایشنانه ای تراژدی به نام «ایرانیان» یا «پارسیان» نوشته «آیسخولوس» یا «آشیل» نمایشنامه نویس یونانی است. این نمایشنامه که قدیمی ترین اثر تراژدی تاریخ یونان نامیده شده، بازگوکننده داستان لشگرکشی خشایارشا به یونان است. فراخوانده شدن روح داریوش توسط آتوسا و یاری خواستن از او برای پیروزی پارسیان یکی از زیباترین بخش های این نمایشنامه است.
انتخاب جانشین
همانطور که گفتیم داریوش از همسران خود 12 پسر داشت. او در زمان تعیین جانشین به جای انتخاب پسر بزرگش «آرته باذان یا ارتوبرزنس» که فرزند اولین همسرش پیش از پادشاهی به نام رته بام بود، خشایارشا فرزند آتوسا را به عنوان ولیعهد انتخاب کرد.
داریوش علاوه بر آرته باذان دو پسر دیگر نیز از همسر اولش داشت، اما موضوع ولیعهدی و جانشینی و تولد این جانشین از مادری که دارای خون اصیل پادشاهی باشد، از اهمیت بسیار برخوردار بود. آتوسا دختر بزرگ کوروش از همان ابتدای تولد برای ملکه بودن و به دنیاآوردن جانشین هخامنشی تربیت شده بود. کمبوجیه، بردیا، گئوماته یا داریوش تفاوتی نداشت، هرکدام که به سلطنت می رسید، آتوسا تنها گزینه برای احراز مقام شهبانو بود. با این وجود اگر داریوش به پسران بزرگ ترش احساس نزدیکی بیشتر می کرد، می توانست یکی از آنان را به عنوان ولیعهد تعیین کند، هرچند به احتمال زیاد این انتخاب تنها تا زمان زنده بودن او می توانست باقی باشد و جانشین او اگر هر که غیر از خشایارشا بود، نمی توانست جان سالم از توطئه های دربار به در ببرد.
خشایارشاه، پیروز میدان
هرودوت ماجرای انتخاب خشایارشا را این گونه شرح می دهد که مقارن با عزیمت داریوش به مصر درگیری میان پسران او برای به دست گرفتن قدرت آغاز شد. آرته باذان که بزرگ ترین فرزند داریوش بود، خود را شایسته ولیعهدی می دانست، اما خشایارشا امتیاز وراثت و نسبت خونی خود با کوروش را دلیل مهم برای رسیدن به قدرت عنوان می کرد. ظاهرا تردید شاه در انتخاب خشایارشا به عنوان ولیعهد آن گونه که هرودوت می گوید با راهنمایی و استدلال شخصی به نام «دماراتوس» از اهالی اسپارت که به ایران پناهنده شده بود، مرتفع شد.
او به خشایارشا و داریوش تفهیم کردهب ود که مقام خشایارشا با مقام برادر بزرگ اش قابل برابری نیست، چرا که او از طرفی اولین پسری است که بعد از رسیدن داریوش به سلطنت به دنیا آمده و از طرف دیگر از سوی مادر به بنیانگذار حکومت هخامنشی می رسد، پس سلطنت حق بدون گفت و گوی خشایارشا است. البته باور این داستان و اینکه داریوش با صلاحدید و راهنمایی یک اسپارتی جانشین خود را انتخاب کند، بسیار مشکل است.
خشایارشا در کتیبه خود در تخت جمشید که با نام (XPF) معروف است، درباره انتخاب اش به عنوان ولیعهد نوشته است: «خشایارشا گوید داریوش را پسران دیگری بودند، اما میل و خواست اهورامزدا بود، داریوش که پدر من بود، پس از خویشتن مرا بزرگ ترین کرد. وقتی که پدر از تخت رفت (درگذشت) به خواست اهورامزدا من به جای پدرم شاه شدم.»
نکته قابل توجه در اینجا این است که آیا منظور خشایارشا از دیگر پسران شاه، واقعا پسران داریوش از همسر نخست اش است، یا او بی آنکه برادران بزرگ و ناتنی خود را به حساب آورده باشد، به برادران تنی خود که آنها هم فرزندان آتوسا بودند، اشاره می کند، یعنی «هخامنش»، «ماسیستس» و «ویشتاسب» نبرد و درگیری که با دخالت و نفوذ آتوسا یا قابل قبول تر از آن، به دلیل وجود قوانین خاص برای انتخاب جانشین و با نظر و تایید شخص شاه و بزرگان و سران هفت خانواده مهم هخامنشی به پایان رسید.
مجله همشهری دانستنیها - نازیلا ناظمی